دولت الکترونیک که عمدتاً حول مجموعه ای از فرایندهای دولتی بیان می شود، پیامد استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) است. دولت الکترونیک وعده سهولت و دسترسی بیشتر ذینفعان به اطلاعات و خدمات دولتی ارائه میدهد. در دهههای گذشته، پشتیبانی مفهومی و فناوری-محورِ طرحهای دولت الکترونیک از وبسایتهای ساده که اخبار و پیوندها را به سازمانها لینک میکرد به پلتفرمهای پیچیده سیستمهای بینسازمانی که پشتیبانی پویا از فرآیندهای تجاری مشترک (CBPs) را ارائه میکنند، تکامل یافته است و قابلیت همکاری در سازمانها، کاربران و شرکای دولت الکترونیک افزایش یافته است. رسیدن به این قابلیتها ارتباط تنگاتنگی با کارایی و تعالی فرایندهای موجود در بدنه دولت دارد. با این حال، بررسی اجرای دولت الکترونیک نشان داده است که اکثر سازمانهای دولتی فرایندهای خود را تغییر نداده و بهبود نداده اند. در واقع، توجه آنها بیشتر بر پورتالهای مبتنی بر وب سایت بوده است تا پشتیبانی از فرایندهای موجود در بدنه سازمان. این امر منجر به شکاف بین پورتالهای مستقر شده و وعدههای مورد انتظار ناشی از اجرای دولت الکترونیک شده است و بعضا، فرایندها با وضعیت موجود بصورت سیستمی و الکترونیکی تبدیل شده اند.
از طرف دیگر BPM به عنوان روشی ساختاریافته، منسجم و سازگار برای درک، مستندسازی، مدلسازی، تحلیل، شبیهسازی، اجرا، تغییر مداوم فرایندهای کسبوکار و همه منابع درگیر است. مدیریت فرآیند کسب و کار (BPM) با چرخه حیات فرآیند و فناوریها در سازمانهایی سر و کار دارد که میخواهند کسبوکار خود را بر اساس فرآیندهای زیربنایی که انجام میدهند هدایت کنند تا خدمات یا محصولاتی با ارزش برای کاربران نهایی ارائه دهند. BPM یک چرخه سر به سر(end to end) را ارائه می دهد که شامل پنج مرحله است: برنامه ریزی، طراحی، استقرار، اجرای آزمایشی(pilot) و ارزیابی است. BPM بهره وری را بهبود میبخشد و تحول دیجیتال و نوآوری را در یک سازمان فراهم میکند. برای سازمانهای دولتی، این به معنای صرفه جویی در هزینه، زمان و بهبود خدمات به شهروندان است.
BPM میتواند به سازمانهای دولتی در دستیابی به موارد زیر کمک کند:
- پاسخ سریع به شرایط در حال تغییر محیط
- کشف ناکارآمدی فرایندهای سیستم
- بهبود خدمات دولت به شهروندان
- بهبود فرایندهای سیستم
- افزایش اثربخشی سازمانی با سادهسازی عملیات
- سهولت استفاده و افزایش شفافیت
توسعه مدیریت فرایند کسب و کار (BPM) یک عامل کلیدی برای راه اندازی وتحقق دولت الکترونیک در یک سازمان دولتی است. این توسعه مستلزم شناسایی اجزای تشکیل دهنده مدیریت فرایند کسب و کار و در مرحله دوم، اجرای آنها است.
با این حال، بهبود فرایندهای دولتی بدیهی است که پیچیده و نیازمند راه حلهای متنوع و توسعه جنبههای حقوقی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است که در کشور ما با ابلاغ سیاستهای کلی نظام اداری از سوی مقام معظم رهبری به ویژه بند (12) آن که صراحتا به اثربخشی و کارآیی در فرآیندها و روشهای اداری به منظور تسریع و تسهیل در ارائه خدمات کشوری اشاره کرده است و نیز بخش نامه دستورالعمل اصلاح فرآیندها و روشهای انجام کار موضوع ماده (۳۶) قانون مدیریت خدمات کشوری (بخشنامه شماره ۱۳۷۰۴۷ مورخ ۷/۱۱/۱۳۹۳ سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور) زمینه حقوقی و سیاسی برای اجرای مدیریت فرایندهای کسب و کار در سازمانهای دولتی فراهم شده است.
پس به عنوان جمعبندی می توان چنین گفت که به منظور تحقق صحیح دولت الکترونیک، سازمان ها در گام اول باید در پی اصلاح و بهبود فرایندهای خود برآمده و در گام بعدی فرایندهای اصلاح شده را الکترونیکی نمایند. این همان حلقه مفقوده تحقق دولت الکترونیک در کشور ماست.